بچه توخس

Bache TokhS

بچه توخس

Bache TokhS

۱۸+++++++++

با دوستم نشستیم شعر گفتیم حااااااااااااااااااااااال کن

Kesafat ridam be o0n ghiyafat

akhe to chera inghad ani

nemido0nesi eghshe mani

kheili ani

eyne mani

ta ba mani

dar yamani


ToooYe SahRaYe GhalBam To Tanha SHoToRy


  .•° S19: leili angoshteieh sababeieh khish ra alam kard
  .•° S19: ba abe kose khish chenin baian kard
  .•° S19: ke ei majnoon
  .•° S19: ei shohare asle karieh man
  .•° S19: kirat motore savarieh man
  .•° S19: kei she ke az safar biai
  .•° S19: az rooieh pato mano begai


.•° S19: aaaaaaaaaaah jebhe
  .•° S19: koo baradar haieh man
  .•° S19: sangare khobo ghashangi dashtim
  .•° S19: toieh daste khod tofangi dshtim
  .•° S19: zire nafe khod feshangi dashtim
  .•° S19: gaho bigah kone ham mizashtim
  .•° S19: ghorbone oon nale haton beram man
  .•° S19: hala in dastaro biar bala
  .•° S19: labe karooooooooon che golbarooooooooon


babaieh safar

ai bale

kos keshe khar

ai bale

1 man yeke konam bar kamarat tekieh konam babaieh safar

ai bale

kos keshe khar

ai bale

2ieh man sange hamoom kard to konet pesar amom babaieh safar

ai bale

kos keshe khare ai bale

3eman sange hamoom kar to konet pesar amoom babaieh safar

ai bale

kos keshe khar ai bale

4mah chahe forat kard to konet ba zooro dad babaieh safar

ai bale

kos keshe khar

ai bale

5e mah 5 darvaze kard to konet kaftar baze

babaieh safar

ai bale

kos keshe khar

ai bale

6e man shisheieh sharab vaze konet khaili kharab babaieh safarrrrrrrrr

ai bale

kos keshe khar

ai bale

7 man 7 dar baze kard to konet kaftar baze babaieh safarrrrrrrrrr

ai bala

kos keshe khar

........ai bale


Dari Dari dari CompaNy baz kOn

poOl nadari KOs mali baz kOn

Dari dari dari dastam be ko0nAt

motor dari berim be kho0Nat


مصارف مهم اس ام اس در ایران :

 1-پیغام های اورژانسی ( سر رات که داری میای 2تا بربری بخر)

 2- اطلاعات رسانی( سر جلسه امتحان)" جیم درسته الاغ!"

 3-پیغام های عاشقانه: "عزیزم ،قبل از خواب به یاد من مسواک بزن !"

4-جلوگیری از خشونت :"بدهکار محترم !اگه این جا بودی خرخرتو می جوییدم "!

 5-فرستادن جوک :"یه روز یه ترکه می ره سربازی ،دور کلاش قرمزی

اما تو رفتی...!

 

 

به روی گونه تابیدی و رفتی ,مرا با عشق سنجیدی و رفتی
تمام هستی ام نیلوفری بود ,تو هستی مرا چیدی و رفتی
کنار انتظارت تا سحر گاه ، شبی همپای پیچک ها نشستم
تو از راه آمدی با ناز و آن وقت، تمنای مرا دیدی و رفتی

شبی از عشق تو با پونه گفتم ، دل او هم برای قصه ام سوخت
غم انگیزست توشیداییم را ، به چشم خویش فهمیدی و رفتی

چه باید کرد این هم سرنوشتی ست ، ولی دل رابه چشمت هدیه کردم
سر راهت که می رفتی تو آن را، به یک پروانه بخشیدی و رفتی
صدایت کردم از ژرفای یک یاس ، به لحن آب نمناک باران
نمی دانم شنیدی برنگشتی ، و یا این بار نشنیدی و رفتی

نسیم از جاده های دور آمد ، نگاهش کردم و چیزی به من گفت
تو هم در انتظار یک بهانه ، از این رفتار رنجیدی و رفتی

عجب دریای غمناکی ست این عشق ، ببین با سرنوشت من چها کرد
تو هم این رنجش خاکستری را ، میان یاد پیچیدی و رفتی

تمام غصه هایم مثل باران ، فضای خاطرم را شستشو داد
و تو به احترام این تلاطم ، فقط یک لحظه باریدی و رفتی

دلم پرسید از پروانه یک شب ،چرا عاشق شدی در عجیبی ست ؟
و یادم هست تو یک بار این را ،ز یک دیوانه پرسیدی و رفتی

تو را به جان گل سوگند دادم ، فقط یک شب نیازم را ببینی
ولی در پاسخ این خواهش من ، تو مثل غنچه خندید و رفتی

دلم گلدان شب بو های رویا ست ، پر است از اطلسی های نگاهت
تو مثل یک گل سرخ وفادار ، کنار خانه روییدی و رفتی

تمام بغض هایم مثل یک رنج ، شکست و قصه ام در کوچه پیچید
ولی تو از صدای این شکستن ، به جای غصه ترسیدی و رفتی

غروب کوچه های بی قراری ، حضور روشنی را از تو می خواست
تو یک آن آمدی این روشنی را ، به روی کوچه پاشیدی و رفتی
کنار من نشستی تا سپیده ، ولی چشمان تو جای دگر بود
و من می دانم آن شب تا سحرگاه ، نگارت را پرستیدی و رفتی

نمی دانم چه می گویند گل ها ، خدا می داند و نیلوفر و عشق
به من گفتند گل ها تا همیشه ، تو از این شهر کوچیدی و رفتی

جنون در امتداد کوچه عشق ، مرا تا آسمان با خودش برد
و تو در آخرین بن بست این راه ، مرا دیوانه نامیدی و رفتی
شبی گفتی نداری دوست من را ، نمی دانی که من آن شب چه کردم
خوشا بر حال آن چشمی که آن را، به زیبایی پسندیدی و رفتی

هوای آسمان دیده ابریست ، پر از تنهایی نمناک هجرت
تو تا بیراهه های بی قراری ، دل من را کشانیدی و رفتی

پریشان کردی و شیدا نمودی ، تمام جاده های شعر من را
رها کردی شکستی خرد گشتم ، تو پایان مرا دیدی و رفتی

ـــ هویت واقعی یک مرد ــــــــــــــــــــ

مردها مثل چی هستند؟




می‌گویند:


O مردها مثل «مخلوط کن» هستند


در هر خانه ای یکی از آنها هست ولی نمی دانید به چه درد می خورد!.


O مردها مثل «آگهی بازرگانی» هستند


حتی یک کلمه از چیزهایی را که می گویندنمی توان باور کرد!.


Oمردها مثل «کامپیوتر» هستند


کاربری شان سخت است و هرگز حافظه ی کافی ندارند!.


O مردها مثل «سیمان» هستند


وقتی جایی پهنشان می کنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی!.


O مردها مثل «طالع بینی مجلات» هستند


همیشه به شما می گویند که چه بکنید و معمولا اشتباه می کنند!.


O مردها مثل «جای پارک» هستند


خوب هایشان قبلا اشغال شده و آنهایی که باقی مانده اند یا کوچک هستند یا جولوی درب منزل مردم!.


O مردها مثل «پاپ کورن [ذرت بوداده]» هستند


بامزه اند ولی جای غذا را نمی گیرند!.


O مردها مثل «باران بهاری» هستند


هیچ وقت نمی دانید کی می آیند چقدر ادامه دارد و کی قطع میشود!.


O مردها مثل «پیکان دست دوم» هستند


ارزان هستند و غیر قابل اطمینان!.


O مردها مثل «موز» هستند


هر چه پیرتر می شوشند وارفته تر می شوند.!


O مردها مثل «نوزاد» هستند


در اولین نگاه شیرین و بامزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته میشوید.!



والله ما هم شنیدیم... خودمون که نگفتیم... می‌بینین... چه چیزها که آدم نمی‌شنوه...

جوک

از ترکه میپرسن خود ارضائی یعنی چی؟


میگه: تلفیقی از صنایع دستی و هنرهای تجسمی!



داداشه ترکه عروسی میکنه. شب عروسی ترکه میشینه پشت در اتاق عروس!

میگن:چرا اینجا نشستی؟!


میگه: بابام خودش گفت بد از داداشت نوبت توئه!!!


ترکه با ماشینش یه دختر سوار می کنه مآمورا جلوشو می گیرن...

 می گن:خواهرم شما پیاده شو !

 ترکه با تعجب می گه :خواهر شماست؟!؟! وضعش خرابه ها


خرها پیغام دادن : ترکا بی خود خودشون رو به ما نچسبونن !!! ما اصالتا فارسیم!!!!


ترکه میمیره و میره اون دنیا،

 ازش میپرسند: چی شد که مردی؟

میگه داشتم شیر می خوردم!

میگن: آهان پس شیره فاسد بود؟

میگه نه، گاوه یدفعه نشست روی زمین!!!!!

یه دوست جدید

سلام


صدف هستم و هنوز معلوم نشده از کجام و چند سالمه


خیلی وقت بود تخس بودم ولی بابائیم رو گم کرده بودم


حالا هم که پیداش کردم هیچی جز درد سر برام نیست


ولی بازم میگیم ....... بدخواه بابائیم و خودم


اومدم اینجا گاه گداری پست میزنم امیدوارم لذت ببرین


قربونش

ضد حال یعنی چی؟

ضدحال یعنی وقتی یه قرار لطیف تو اینترنت داری وصل نشی

ضدحال یعنی وقتی منتظر فیلم مورد علاقت هستی برق بره

ضدحال یعنی بعد از کلی مصیبت که بابات برات موبایل ثبت نام کرده همه سیمکارتا بیاد جز مال تو

ضدحال یعنی روز تولدت دوست پسرت جلوی دوستات فقط یه شاخه گل بهت بده و تو هم جلو همه سوسک بشی

ضدحال یعنی دوست دخترتو بیرون با یه پسر دیگه ببینن

ضدحال یعنی یه جلسه سر کلاس نری فقط همون یه جلسه استاد حضور غیاب کنه

ضدحال یعنی با شکم گرسنه بری تو صف ژتون تموم کرده باشن

ضدحال یعنی یه هفته قبل از اینکه جشن تولد بگیری خاله مامانت فوت کنه

ضدحال یعنی قبض تلفن بیاد 987979543456547979794654687 تومن...!! مثل قبض تلفن وموبایل امیر حجوانی

ضدحال یعنی بعد از کلی مخ زدن تو اینترنت همینکه بیای به نتیجه برسی اشتراکت تموم بشه

ضدحال یعنی با.۹.۷۵ افتادن

ضد حال یعنی یه مانتو خوشگل بخری همون روز اول گیر کنه به صندلی پاره بشه

ضدحال یعنی صبح ساعت ۷ بری سر کلاس استاد نیاد

ضدحال یعنی شرطی بیدل بزنی امتیازت بشه ۲۵

ضدحال یعنی بعد اینکه کلی افه زبان اوومدی نمره زبانت بشه ۱۰

ضدحال یعنی داداش کوچیکت ۲شاخه مودمو اشتباهن بزنه تو پریز برق

ضد حال یعنی بری عروسی خانمها و اقایون جدا باشن

ضدحال یعنی تو اتاقت فیلم نگاه میکنی همینکه میرسه جای.........مامان یا بابا بیاد تو

ضدحال یعنی هیستوری رو پاک نکنی همه ایمیلاتو داداشه فضولت بخونه

ضدحال یعنی نفر ۱1کنکور شدن

ضدحال یعنی کارگردان شدن حنا مخملباف

ضدحال یعنی کاندید شدن رفسنجانی برای انتخابات مجلس

ضدحال یعنی خواننده شدن میناوند

ضدحال یعنی حسنی امام جمعه ارومیه

ضدحال یعنی پژو آر- دی

ضدحال یعنی فیلم ژاپنی

ضدحال یعنی عشق یه طرفه

ضدحال یعنی گل خوردن دقیقه 92 مثل گل اس اس به پس پس

ضدحال یعنی صبح روزی که با دوستات میخوای بری کوه بارون بیاد

ضدحال یعنی از سرویس دانشگاه جا موندن

ضدحال یعنی با ماشین بابا جریمه شدن

ضدحال یعنی سلام کنی جوابتو ندن

ضدحال یعنی عینکت سر جلسه امتحان بیفته زمین بشکنه

ضد حال یعنی سر جلسه امتحان خودکارت تموم بشه

ضدحال یعنی با دوست دخترت بری کافی شاپ دخترخالتو ببینی

ضدحال یعنی تاکسی سوار شی وسط راه بنزین تموم کنه


ضدحال یعنی دفترچه تلفنتو گم کنی

ضد حال یعنی اونیکه خیلی دوستش داری رو نتونی ببینی

پسرای امروزی

سلام به دوستای عزیز پسرک . خوب نوبتی هم که باشه نوبت حال دادن به دختر
خانوماست ! پسرای عزیز زیاد به دل نگیرند ... . بذارین یه کم هم اونا خوش باشند ... ! بعداً جبران خواهیم کرد

· پسرای امروزی مثل گوسفند هستند: هر وقت بخوای میتونی کمی بهشون آب بدی و سرشون رو ببری!

· پسرای امروزی مثل زالو هستند: وقتی به پدر و مادرشان میچسبند خونشان را میمکند!

· پسرای امروزی مثل جغد هستند: هر جا پیداشون میشه با خودشون نحسی میارن.

· پسرای امروزی مثل زنبور هستند: 24 ساعته دور گل (یعنی خانومها!) میگردن و صدای وز وزشون همه رو کلافه میکنه!!!

· پسرای امروزی مثل سگ هستند: دیگه گوشت نمیخوان،دنبال استخوان افتادن !!!!!!! (نکته کنکوری!)

· پسرای امروزی مثل الاغ هستند: براحتی سواری میدن تا هر وقت که بخوای...

· پسرای امروزی مثل سوسک هستند: تنها تو جاهای کثیف میتونی پیداشون کنی...

· پسرای امروزی مثل جیر جیرک هستند: شبها رختخوابشون شروع به جیر جیر میکنه....!!!

· پسرای امروزی مثل عنکبوت هستند: هر جا میرن چترشونو باز میکنن!

· پسری امروزی مثل قورباغه هستند: زبانشون از قدشون بلند تره!

· پسرای امروزی مثل کلاغ هستند: خیلی زشتند اما به چیزای قشنگ علاقه زیادی دارند!

· پسرای امروزی مثل خروس هستند: اونقدر سر و صدا میکنند که همه توجهشون جلب بشه...

· پسرای امروزی مثل کفتار هستند: هم نفرت انگیز هستند هم موذی هم منفعت طلب هم ترسو!

ودر آخر...
· پسرای امروزی مثل کرم تینیا ساژیناتا هستند: هیچوقت و در هیچ شرایطی نمیتوانید با انها زندگی مسالمت امیز داشته باشید!!!

لعنتی دوست داشتنی...

 

 

اتاق تاریک بود .
فضای گرم و معطر اتاق منو گیج کرده بود .
روی تخت دراز کشیدم .
بهش نگاه کردم .
آروم و ساکت بود .
مثل خودم .
بلند و کشیده .
چشاش برق می زد .
آروم سراسر بدنش رو لمس کردم .
هیچی نمی گفت .
همیشه تسلیم بود , تسلیم محض .
لبامو گذاشتم روی لبش و با اولین بوسه مثل همیشه آرومم کرد .
بوسه هایی که بین من و اون رد و بدل می شد همیشه کوتاه بود .
دوست داشتم بعد از هر بوسه توی چشای داغش نگاه کنم .
همین سکوتش منو دیوونه می کرد .
اون روزای اول که باهش آشنا شدم برای من پر از اضطراب بود .
ولی اون عین خیالش نبود .
همیشه قرارای من و اون توی کوچه های خلوت , پشت دیوارای بلند و ... بود .
می ترسیدم کسی من رو با اون ببینه .
آخه اون یه جوری بود .
توی همون کوچه های خلوت بوسه های من و اون شکل گرفت .
با اولین بوسه منو اسیر خودش کرد .
همیشه وقتی از هم جدا می شدیم به خودم قول می دادم دیگه نبینمش ولی مگه می شد .
وقتی با هم بودیم فقط بوسه بود و بوسه .
رابطه ما از این بیشتر نبود .
یه جورایی فکر می کردم با اون بودن برام آرامش بخشه ولی .. شاید اشتباه می کردم .
اون از من هیچی نمی خواست فقط دوست داشت لباشو ببوسم .
و لحظه هایی که می بوسیدمش چقدر چشاش برق می زد .
کم کم همه عادت کردن ما دو تا رو باهم ببینن .
هر دو بی پروا بودیم .
توی لحظه های غم و تنهایی منو صبورانه تحمل می کرد .
هیچوقت عاشقش نشدم .
حتی گاهی ازش متنفر می شدم ولی بازم ... می رفتم سراغش .
بهش نگاه کردم .
چشماشو بسته بود .
اتاق بوی عرق تن اونو به خودش گرفته بود .
آخرین بوسه رو ازش گرفتم و مثل هر شب توی جاسیگاری لهش کردم .
لعنتی دوست داشتنی .

معرفی نامه

...همه‌ی ما می‌دانیم و بر این موضوع واقفیم که «دختر وپسر ندارد، مهم این است که بچّه آدم باشد!» پس ما هم با بی طرفی کامل به مقایسه‌ی انواع و اقسام این موجود مهم می‌پردازیم:

1. پیش از دبستان:
دختر و پسر: در این مقطع دختر و پسر فرقی ندارند و بچّه باید سالم باشد. درچنین مقطعی، نوزاد و پس از آن کودک، با اساسی‌ترین و حیاتی‌ترین پرسش‌های زندگی‌اش آشنا می‌شود؛ پرسش‌هایی مانند «بگو مامان» ، «آهان! گفتی بابا درسته عزیزم؟!»،‌ «تو واسه چی اوّل گفتی بابا گل من؟!!‌“ و کم کم پرسش‌هایی مثل «بگو ببینم، مامانو چند تا دوست داری؟»، «بابا رو چی؟ عمّه رو؟! خاله، عمو... دایی... و... ؟!»، «بزرگ شدی می‌خوای چی کاره بشی؟» (حالا بگذریم که این بچّه تمام سعی‌اش را بکار بگیرد، حداکثر شش سال و نیم تمام دارد‌‌‌‌‌ و چه می‌داند اصلا ً بزرگ شدی یعنی تقریبا چقدر شدی؟!)
علایق: ... (عذر می‌خواهم مزاحم می‌شوم ولی اگر شما یادتان هست در شش‌ماهگی به چه چیزی علاقه داشتید ما را هم خبر کنید!)
مشاغل مورد علاقه: ؟!

2.‌ دبستان:
دختر و پسر: در این حالت هم دختر و پسر فرقی ندارد و مهم این است که بچّه... ببخشید کودک با مدرسه ارتباط برقرار کند. در این مقطع کودک با پرسش‌هایی نظیر «مدرسه رو دوست داری؟ چند تا؟»، «خانم معلّم رو چی؟» ، «چند تا بیست گرفتی؟»، «چرا بیست گرفتی؟»‏‏، «چرا چند تا بیست گرفتی؟!!» و... مواجه است.
علایق: مامان و بابا، خانم معلّم، مدرسه، درس، ریاضی( ؟! ).
مشاغل مورد علاقه: خلبانی، پزشکی (یک همچین چیزهایی).

3. دبیرستان:
دختر: در چنین مقطعی، دخترها تبدیل می‌شوند به یک جور «من دیگه بزرگ شده‌ام مکرّر. ترکیبی از عکس، پوستر، کامپیوتر، دکّه‌ی روزنامه‌فروشی، و «یه کمی هم درس بخون». پرسش‌های مهمی که با آن مواجه می‌شوند عبارتست از: «تو چرا اُفت تحصیلی پیدا کردی؟!»، «تو چرا تازگی‌ها این قدر جلوی آیینه‌ای؟!»، «گوشی تلفن کو؟!!»
علایق: آشنایی با انواع و اقسام دوستان، دلتنگی برای انواع و اقسام دوستان(!)، انواع چت روم، CD، گوشی تلفن، موسیقی و...
مشاغل مورد علاقه: بازیگری، نوازندگی و حالا شاید پزشکی!

پسر: ترکیبی از «تو دیگه مرد شدی»، «پسرم بزرگ شده»، «آخه پسر تو کی می‌خوای بزرگ بشی؟»، «پسرم، می‌خوای در آینده‌ی نزدیک بزرگ بشی یا آینده‌ی دور؟!» افه، رو کم کنی، فوتبال، فوتبال، فوتبال، تریپ رفیق‌بازی و معرفت و اینا.
علایق: رفیق، فوتبال، منچستر، یوونتوس، بایرن (البته از سایر تیم‌های از قلم افتاده معذرت!)، ایضا ً موارد بالا.
مشاغل مورد علاقه: بازیگری، خوانندگی، شغل نان و آبدار... همان شغل نان و آبدار.

4. پیش‌دانشگاهی:
دختر و پسر فرقی ندارند، اغلب در این مقطع هر دو گروه شکل اضطراب می‌شوند. یک چیزی در مایه‌های «گنجشکِ نگران ِ آینده و در عین حال عصبی!» همچنین در دو حالت عزیزان حال خود را درک نمی‌کنند: یکی زمانی که درس‌ها زیاد است، وقت هم که کم است، پس دوستان حال عصب دارند؛ دیگر زمانی که درگیرند، چون درس‌ها را مطالعه نموده‌اند ولی می‌ترسند فراموششان شود! ترکیبی از کتاب، جزوه، تست، کنکور، زندگی، درس، درس = همه‌ی بقیه‌ی زندگی و مانند اینها.
علایق: یادگیری روش‌های تست زدن در سه سوت دو سوت و نیم و کمتر، دانشگاه و اینا...
مشاغل مورد علاقه:
دختر: پزشکی، مهندسی، «هر چی قبول بشم»، «وای خدا نکنه قبول نشم!»
پسر: مبارزه با سربازی!، مهندسی، پزشکی و...

5. دانشگاه:
دختر و پسر: ترکیبی از جزوه، «عطر گل‌های بهاری»، «عشقمون کاشکی همین جوری بمونه!» و... پرسش‌های متداول: «عشق یعنی چه؟!!»، «کلاس تشکیل نمی‌شه؟»، «عشق یا ثروت، مسئله کدام است؟»، « ‌(با نازخوانده شود لطفا) فعلا می‌خوام درسمو ادامه بدم (آره دیگه؟!)»
علایق:
دختر: بوفه‌ی دانشکده، ردیف جلوی کلاس، دو در نمودن کلاس و...
پسر: علایق : ایضا ً بوفه ، ردیف آخر کلاس ، ایضا ً دو دَر نمودن کلاس...

مشاغل مورد علاقه:
دختر: شغل پر درآمد، شغل HIGH CLASS و...
پسر: شغل مناسب و پر درآمد... شغل مناسب... شغل.

راهکار های جدید برای تنبل های عزیز!

تنبلهای عزیز توجه فرمائید راهکار های جدید رسید :

.

.1 روزها استراحت کنید تا شبها بتوانید راحت بخوابید.

.

2. در نزدیکی تختتان صندلی راحتی بگذارید،

تا اگر از خواب بیدار شدید، روی آن بنشینید و استراحت کنید.

.

3. خوابیدن به نشستن، نشستن به ایستادن، ایستادن به راه رفتن الویت دارد.

.

4. جایی که می توانید بنشینید چرا می ایستید.

.

5. کار امروز را به فردا موکول کنید و کار فردا را به پس فردا.

.

6. اگر حس کار کردن به شما دست داد، کمی صبر کنید......