بچه توخس

Bache TokhS

بچه توخس

Bache TokhS

خاطره

 خاطره براتون بگم جالبه . حدوده 6 ساله پیش که دوم دبیرستان بودم یه بار سره امتحان زبان با خودم یه دیکشنری کوچیک برده بودم داشتم یواشکی نگاه میکردم یهو مراقب اومد منم حول شدم بهو دیکشنری رو بستم بوسش کردم گذاشتم رو پیشونیم بعد گذاشتمش تو لباسم معلم بنده خدا فک کرد قرانه اومد دست کشید سرم گفت افرین . خدا کمکت می کنه

نظرات 2 + ارسال نظر
پارسا جمعه 20 اسفند 1389 ساعت 06:33 ب.ظ http://parsaboy.blogfa.com

آرزویم این است:

نتراوداشک درچشم من هرگزمگرازشوق زیاد

نرودلبخندازعمق نگاهم هرگز

وبه اندازه هرروز متنفرباشم

متنفرازکسی که مرانمی خواهد

وبه لبخندمن ازخویش رهانمی گردد

ومتنفرباشم ازاو به همان اندازه

که مرارنجانده...

سلام اومدم تاازت دعوت کنم تاباحضورقلمت در25/12باهم بودن روبه رخ تنهایی بکشیم منتظرحضور قلمتم بای تا های.

مجتبی شنبه 21 اسفند 1389 ساعت 06:22 ب.ظ http://darjostojooyeto.persianblog.ir/

سلام
الحق که بچه تخسی!!!
دمت گرم
.....ات طلا

به روزم داداش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد